۱۳۸۹ مهر ۲۹, پنجشنبه

قهوه تلخ: تیر خلاص به سیمای ضرغامی!

در مدیریت استراتژیک اصلی هست که طبق آن تهدیدها را باید به فرصت تبدیل کرد. درست برخلاف ضرغامی که مخاطبانش را با نپذیرفتن قهوه تلخ از صداوسیما بیرون انداخت، مهران مدیری دانست که چگونه از فرصت بدست آمده استفاده کند و از خطر ورشکستگی به یک موفقیت دلچسب برسد. اما ضرغامی که مخاطب عامش را قبلا فارسی 1 ربوده بود، حالا از رقیب تازه اش هم کم آورد و عملا مخاطب طبقه متوسط و نخبه خود را از دست داد. ازین پس خانواده ها در بهترین ساعت شب تلویزیون را خاموش می کنند و به تماشای قهوه تلخی می نشینند که ضرغامی با حماقت خود از دستش داد. البته برخی از مردم هم ضرغامی را لعنت می کنند که باعث شد سریال رایگان را با خرید هر قسمت تماشا کنند! به این ترتیب وقتی مخاطب ایرانی که قبلا مجبور شده بود برای تماشای سریال های شبکه های تلویزیونی امریکا نظیر لاست و 24 پول بدهد، حالا برای سریالی که صداوسیما برخلاف وعده قبلی حاضر به خریدش نشد، باید هزینه بپردازد. البته این بار مردم هنرمند را از خود دانستند و با کپی نکردن سی دی های سریال کار را به جایی رساندند که خود مدیری هم آن را غیرقابل باور خواند!

۱۳۸۹ مهر ۱۵, پنجشنبه

شاهکار وزارت ارشاد: نماینده ایران در اسکار به زحمت در یک سینمای شهر گرگان اکران شد!

باز هم حرف نسنجیده یک عضو دولت احمدی نژاد سبب تمسخر شد. برخلاف ادعاهای سجادپور مدیرکل ارزشیابی ارشاد، مبنی بر اکران به موقع فیلم بدرود بغداد در تهران به عنوان نماینده ایران در جایزه اسکار، این فیلم به زحمت توانست فقط در یک سینمای پرت افتاده شهر گرگان به روی پرده برود! این فیلم حتما باید تا اول آبان در ایران یا امریکا اکران می شد تا جواز حضور در اسکار را کسب کند. سجادپور سه هفته قبل ادعا کرده بود بدرود بغداد که اولین فیلم مهدی نادری است به زودی نه تنها در تهران، بلکه در امریکا نیز به روی پرده خواهد رفت، اما فیلم توانست به زحمت در یک سینمای شهر گرگان اکران بگیرد.

۱۳۸۹ مهر ۸, پنجشنبه

آقای شمقدری این جمله برایتان آشنا نیست:"گل شیفته فراهانی به زودی برمی گردد و مشکلش را حل می کنیم."

یادتان نمی آید چون عضو دولت دروغگوی احمدی نژاد هستید. اما محض اطلاع بدانید که این جمله درباره گل شیفته را خود شما در اوایل فعالیت تان در ارشاد گفتید و چنان بر آن پافشاری کردید که صفارهرندی کم آورد و رفت تا میدان برای شما و سجادپور خالی بماند. حالا چه شده که پروانه ساخت فیلم اصغر فرهادی را برای ادای عین این جمله باطل کرده اید و ندای "انا لله انا الیه راجعون" سرمی دهید؟ درست است که فاتحه سینمایی که شما شارلاتان ها مسئولانش باشید مدت هاست خوانده شده، اما مشکل شما با جشن خانه سینما نه فرهادی بوده و نه گل شیفته. مشکل شما "بانوی سینمای ایران" است که با شال سبز در کنار دختر دستبندسبز به دستش ایستاد و رشته های شما را پنبه کرد. پس چون زورتان به بانو نمی رسد و او که تنها مستند سیاسی اکران شده سینمای بعد از انقلاب را درباره اصلاح طلبان ساخته، هرگز وقعی به کار با شما و دولت تان نگذاشته، زورتان به فرهادی رسیده. اما این بار هم کور خوانده اید: خرس نقره برلین چنان اصغر فرهادی را در دنیا مشهور کرده که به زودی با سرافکندگی و حقارت، حرف تان را پس خواهید گرفت.
در نامه تان از خانواده شهدا به خاطر جشن سینما عذرخواهی کرده اید. منظورتان کدام شهداست؟ خانواده های شهدا را این روزها همراهان شما در خیابان کتک می زنند و در حریم خانه مورد بی احترامی قرار می دهند. وگرنه آنها با جشن سینما که به ساده ترین شکلی برگزار شد، مشکلی ندارند.

لطفا دیگر درباره ابتذال در سینما هم حرف نزنید. چون سيدعليرضا سجادپور مديركل اداره نظارت بر ارزشيابی شما تهیه کننده یکی ازهمین فیلم های روی پرده سینماها با نام شکلات داغ است!

۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سه‌شنبه

شاه حسینی: برای فیلم "ملک سلیمان " فقط 5 میلیارد تومان خرج شده که شوخی است!

امشب در برنامه راز شبکه 4 سهریار بحرانی کارگردان فیلم ملک سلیمان و مجید شاه حسینی مدیر عامل تازه برکنارشده بنیاد فارابی حضور داشتند. در بخشی از برنامه شاه حسینی از بحرانی رقم بودجه فیلم را پرسید و در کمال خونسردی گفت : "فقط 5 میلیارد تومان خرج شده که شوخی است!" نادر طالب زاده به عنوان مجری برنامه هم خودش را از تک و تا نینداخت و گفت " 5فیلمی با میلیون دلار هزینه یک فیلم Low budget است! " این حرف ها درحالی ردوبدل می شوند که بودجه یک فیلم ایرانی در حال حاضر به طور متوسط زیر 300 میلیون تومان است. نکته اینجاست که برای خودیهای سینمای ایران، رقم های میلیاردی چیزی نیست، اما هر ریال فیلمسازان مستقل باید حساب و کتاب داشته باشد.

۱۳۸۹ تیر ۱۴, دوشنبه

دیالوگ های سکسی سریال " تاوان " تلویزیون ضرغامی!

مرد با لحنی عاشقانه به دوست دختر سابقش: خیلی برام زحمت کشیدی. من هم می خوام کارت را جبران کنم./ دختر با عشوه: پس بجنب جبران کن که زیاد وقت نداری!/ مرد: چطور مگه؟!/ بجنب که من هفته دیگه دارم از ایران میرم!

۱۳۸۹ تیر ۱۳, یکشنبه

درود بر شرف نابغه سینمای ایران؛ آقای بازیگر!

بر سینماگرانی که  که به‌دلیل قرداد داشتن با صداوسیما به‌اجبار به بیت رهبری برده شدند، حرجی نیست. هرچند که آن‌ها هم مثل عزیزانی که جان و مال‌شان را برای جنبش دادند، می‌توانستند در این ضیافت منحوس ظاهر نشوند. یا اگر هم که ظاهر شدند، می‌توانستند مثل احمد نجفی، محمدرضا شریفی‌نیا، شهاب حسینی و حمید لولایی، رفتار چاکرمنشانه از خود بروز ندهند و مثل بسیاری دیگر با سرسنگینی و از سربی‌اعتنایی برخورد کنند. 
اما در این میان باز هم نابغه بازیگری سینمای ایران، عزت‌الله انتظامی نشان داد که بیش از همه مردمی است و اشک‌هایش برای جوانان پرپرشده این آب و خاک بی‌جهت نبوده‌اند. انتظامی در ضیافتی که از دستان میزبانش بوی خون تازه ریخته شده جوانان این مرز و بوم به مشام می‌رسید حضور نیافت تا نشان بدهد دیگران نیز این امکان را داشتند و نخواستند و نخواستند که نروند...

۱۳۸۹ خرداد ۲۴, دوشنبه

زور موافقان ممنوع التصویر شدن، به "سیمین خانم" نرسید!

دوستان نزدیکش سیمین صدایش می کنند، اما فاطمه هم صدایش کنید، بدش نمی آید. آن زمانی که کارش را شروع کرد، هنوز اسم هنری در سینمای بعد از انقلاب باب نشده بود. این بود که برای همیشه فاطمه معتمدآریا باقی ماند. با این حال در فیلم آوانگارد "هنرپیشه" مخملباف، اکبر عبدی سیمین صدایش می کرد.
فاطمه معمتدآریا بازی خوب در سینما و تلویزیون کم ندارد، اما امشب در آخرین قسمت سریال آشپزباشی ساخته محمدرضا هنرمند غوغا کرد. او از جمله بازیگرانی است که از چشمانش می شود بغض ها، لبخندها و مهربانی هایش را خواند. امشب قرار بود او که مینو بود با شوهر یکدنده اش اکبر (پرویز پرستویی) آشتی کند و این موضوع باید طبیعی رخ می داد که به مدد او این اتفاق رخ داد. در این سریال معتمدآریا پاترول خودش را سوار می شود و مثل همیشه باوقار و "خانم" است.
معتمدآریا این روزها مدام تهدید به ممنوع التصویر شدن می شود، اما طی این مدت هر دوشنبه چهره او را در شبکه اول سیما دیده ایم و این نشان می دهد او به خوبی خود و هنرش را بر سیما تحمیل کرده. او یک بار دیگر هم ممنوع التصویر شده بود: چندین سال قبل دزدی به خانه اش زد و فیلم تولد دخترش با رقص مادر به دست ارشاد افتاد تا او ممنوع التصویر شود. جالب است که این بار هم معتمدآریا به دلیل عکس مهمانی موسسه فیلم دوحه تهدید به ممنوع التصویری شده است. کسانی که به این ممنوعیت تهدیدش ی کنند، نمی دانند که او حالا بیش از چهره اش به کارگردانی علاقه دارد و بی سروصدا به کار مستندسازی مشغول است.

۱۳۸۹ خرداد ۱۶, یکشنبه

سالگرد جام جهانی فوتبال و افتضاح پخش ماهواره ای !

این روزها گزارشگران شبکه‌های سیما راه افتاده‌اند توی خیابان‌ها و نظر مردم را در مورد پخش مسابقات فوتبال 4 سال قبل می‌پرسند. عده‌ای طبق معمول تشکر می‌کنند و عده‌ای هم جوگیرشده جواب می‌دهند ایران تنها کشور جهان بوده که بازی‌ها را کامل پخش کرده! اما نکته جالب حماقت گزارشگر در یاد کردن از یک افتضاح بزرگ تلویزیونی به نام پخش ماهواره‌ای به عنوان فتح الفتوح سیماست!
ماجرا ازین قرار است که 4 سال قبل مدیران بیسواد و ازهمه‌جا بی خبر صداوسیما که تازه شبکه ماهواره‌ای جام‌جم 3 را راه‌اندازی کرده بودند، شروع به پخش مسابقات از این شبکه ماهواره‌ای کردند. می‌دانیم که هیچ کشوری با خرید پخش داخلی، حق پخش ماهواره‌ای را ندارد و جز چند کانال کددار هیچ شبکه ماهواره‌ای در جهان مسابقات را پخش نمی‌کند. نتیجه این که شرکت پخش‌کننده مسابقات به شدت به این کار غیرقانونی و پرت سیما اعتراض کرد و تهدید به لغو مجوز پخش ایران کرد. در نتیجه آقایان هول شدند و جام‌جم 3 هم پخش مسابقات را متوقف کرد. حالا این نادانی سیما چطور در برنامه‌های این روزها به یک افتخار ملی شده، باید از بیسوادانی مثل ضرغامی پرسید!

۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

"هفته فیلم" سفارت اتریش و بازارچه خیریه‌ای که برگزار نشد!

از روز شنبه در مقر تابستانی سفارت اتریش در نیاوران، یک هفته فیلم اروپا با شرکت شش فیلم از کشورهای اتریش، جمهوری چک، فنلاند، آلمان، هلند و سویس آغاز شده است. فیلم‌های این جشنواره کوچک که برای اولین بار بعد از انقلاب رخ داده، در "فضای باز" حیاط سفارت به نمایش درمی‌آیند. فیلم امشب ، روبان سفید اثر میشائل هانکه است که قبلا جایزه نخل طلای کن را برده و مثل شب‌های دیگر نمایشش از ساعت 20 آغاز می شود. فیلم‌های فردا شب و پس‌فردا شب عبارتند از:جنگ در زمستان(هلند)و ویتوس(سویس). هفته فیلم رایگان است و ورود عموم برای تماشای فیلم‌هادر خیابان مقدسی-زمانی آزاد است.
اما این هفته فیلم درست بعد از بازار خیریه آثار هنری روز جمعه آغاز شد. این بازار خیریه که توسط سفارت اتریش در تجریش برگزار شد، متاسفانه با حضور بیش از ده اتومبیل پلیس که به بهانه بدحجابی کسی را به مکان بازار راه نمی‌دادند و از مهمانان فیلمبرداری می‌کردند، نیمه‌کاره ماند.

نام این بانوی هنرپیشه را به‌خاطر بسپارید: ژولیت بینوش!

در شرایطی که هیچ فیلمساز اهل وطنی حاضر به حمایت مستقیم از جعفر پناهی در زندان نشد، صدایی از خانه شرم‌آور سینما به‌عنوان متولی صنفی سینمای کشور درنیامد و همه دست به عصا به اعتراض‌های پراکنده دل‌خوش کرده بودند، زن هنرپیشه‌ای که هرگز با جعفر در فیلمی بازی نکرده بود و نه هم‌نژادش بود و نه هم‌وطن و هم‌زبانش، کاری کرد کارستان. ژولیت بینوش هنگامی که همه دوربین‌های رسانه‌های جهان به سویش نشانه رفته بودند، روی مقوای بزرگی نوشت:" جعفر پناهی" و آن را تمام قد به دست گرفت و به‌سوی صحنه رفت تا جایزه‌اش را دریافت کند. بلافاصله عکس‌های او با نام جعفر پناهی در همه دنیا مخابره شد تا جمهوری اسلامی به اشتباه بزرگ استراتژیکش پی ببرد و دیگر هوس بازی کردن با دم شیر به‌سرش نزند!
برای من از امروز ژولیت بینوش نه یک بازیگر خوب بلکه انسان بزرگی است که شرف و غیرتش تن آدمی را می‌لرزاند. از امروز ژولیت خواهر و هم‌وطن من افتخاری من است؛ چون کاری کرد که سایر هم‌وطنان جعفر جراتش را نداشتند. حرکت ژولیت بینوش در کنار کنفرانس مطبوعاتی کیارستمی و مصاحبه ژیل ژاکوب درباره پناهی، چنان فشاری به حکومت کودتا وارد آورد که چاره‌ای جز آزاد کردن جعفر برایش باقی نماند. آرزو دارم روزی او را ببینم، تمام قد مقابلش خم شوم تا ابراز ارادت هم‌وطنانم را اظهار کنم.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۱, جمعه

کیارستمی در کن: باز هم می بوسم!

عباس کیارستمی در صدای امریکا گفت که اگر مثل سال 1997 موقعیتی برایش مشابه پیش بیاید، طرفش را خواهد بوسید!
ماجرا ازین قرار است که در سال 1997 وقتی کیارستمی برای فیلم طعم گیلاس به روی صحنه رفت، مجبور شد صورت کاترین دونوو را هنگام دریافت جایزه نخل طلای کن ببوسد. امسال در موقعیت مشابه کیارستمی چه خواهد کرد؟ کیارستمی اظهار کرده که اتفاقا به این موضوع فکر کرده؛ اگر نه برای نخل طلای فیلم خودش، رونوشت برابر اصل، که برای جایزه بازیگر زنش ژولیت بینوش! کیارستمی می گوید که در مقابل احساسات ژولیت نمی تواند بی تفاوت باشد. او می گوید:"مشکل اینجاست که چون در شریعت ما بوسیدن بد است، اگر این کار را کنم عده ای را در ایران می رنجانم. اگر هم طبق رسم کشور فرانسه عمل نکنم و نبوسم، عده ای را در فرانسه رنجانده ام، به اضافه خودم! پس می بوسم!" کیارستمی می گوید:" بوسیدن در اینجا هیچ حسی ندارد و فقط ادای ادب و احترام است."
یکی از تلخ ترین و شرم آورترین خاطرات تاریخ سینمای کشور مربوط به زمانی بود که کیارستمی با نخل طلا به ایران آمد، اما به جای مردم و مسئولین، چماقداران گروه فشار در فرودگاه منتظرش بودند. می گویند اطلاعاتی ها با چنان خشونتی کیارستمی را به داخل خودروی خود انداختند که دست کمی از گروه فشار نداشت.

کیارستمی:هرگز در فیلم‌هایم زنی را با حجاب در خانه اش نشان نداده‌ام!

عباس کیارستمی در مصاحبه ای با صدای امریکا در حاشیه جشنواره کن به نکات جالبی اشاره کرد؛ از جمله اینکه همیشه با محدودیت بزرگ شده است، اما هرگز با محدودیت هایی که به آنها باور نداشته، عمل نکرده است. به عنوان نمونه من هرگز در فیلم هایم زنی را با روسری درخانه اش نشان نداده ام چون واقعی نیست و به آن در سینما باور ندارم. کیارستمی در مورد همکاری با ژولیت بینوش گفت:"شنیده بودم که ژولیت هنگام دریافت جایزه اسکار گفته بود دوست دارد به جای هالیوود با کیارستمی کار کند! من هم تا فرصت ساخت این فیلم پیش آمد، با ژولیت تماس گرفتم و باید بگویم که راحت ترین فیلم برایم بود." او نام فیلمش رونوشت برابر اصل را به دلیل بازسازی فیلم سفر به ایتالیا ساخته روبرتو روسلینی خواند.

۱۳۸۸ بهمن ۱۹, دوشنبه

سرود "یار دبستانی من" در فیلم برگزیده جشنواره فجر: به رنگ ارغوان!

در فیلم به رنگ ارغوان به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا، صحنه ای هست که دانشجویان معترض به سمت جنگل می روند و سرود "یار دبستانی من" را می خوانند. در سینمایی که فیلم را دیدم، در این صحنه همه دست زدند و فریاد کشیدند. لحظه زیبایی بود.

بیخود نیست که احمدی نژاد در مورد رنگ ارغوان گفته است که فیلم خوبی است، اما باید اصلاحاتی در آن صورت بگیرد!

۱۳۸۸ بهمن ۱۵, پنجشنبه

مضحک ترین جایزه جشنواره فجر اهدا شد!

در مراسم اختتامیه جشنواره فجر، جایزه حقوق بشر اسلامی که باید به فیلمی در راستای صلح جهانی اهدا می شد، به فیلم "شکارچی شنبه" ساخته پرویز شیخ طادی اهدا شد که سراسر خشونت و کشتار بود و تنها چیزی که نداشت صلح و آرامش بود!

۱۳۸۸ بهمن ۱۴, چهارشنبه

سنگ روی یخ شدن علی معلم مجری مراسم اختتامیه!

علی معلم مجری مراسم اختتامیه حسابی سنگ روی یخ شد. او که فیلم "آل" را تهیه کرده بود و به همین خاطر آلت دست کودتا شده بود، درحالی که رشیدپور اجرای مراسم را نپذیرفته بود، به روی صحنه رفت. اما هربار که اسم فیلم آل به عنوان نامزد جایزه اعلام می شد اما جایزه نمی گرفت، ناراحت می شد. این ناراحتی او به تدریج تبدیل به تیک عصبی شد تا به این فیلم هم یک جایزه مشترک موسیقی متن دادند! سزای بلندگوی کودتاچیان بیش ازین هم نیست!

حرف های سبز محسن طنابنده هنگام دریافت دیپلم افتخار!

محسن طنابنده وقتی برای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم های "سنگ اول" و "هفت دقیقه به پاییز" روی صحنه رفت، بعد از تشکر عاشقانه از همسرش، گفت:"به امید روزهای بی خشونت و بی تعصب"! و سالن جشنواره را ترکاند.

۱۳۸۸ بهمن ۱۲, دوشنبه

حضور برادارن ارزشی و خواهران چادری در سینمای مطبوعات!

اتفاق عجیب امسال که در راستای نظامی شدن مملکت صورت گرفت، حضور پرتعداد آدم‌های مشکوک در سینمای رسانه‌ها بود. مثل خانم‌های چادری که معلوم بود نه تنها اهل سینما نبودند، بلکه با آداب فیلم دیدن هم آشنا نبودند. البته آقایان بسیجی و اطلاعاتی هم که تا دل‌تان بخواهد حاضر بودند! به‌هرحال که این جو امنیتی به جلسه‌های پرسش و پاسخ هم رسید. بعد از نمایش فیلم "زمهریر" ساخته علی رویین‌تن دیدیم که پیش از حضور خبرنگاران، این افراد همه جاها را گرفته بودند تا با سروصدا نگذارند خبرنگاران از فیلم انتقاد کنند. اما از همه جالب‌تر وقتی بود که یک برادر اطلاعاتی پشت میکروفن قرار گرفت و بعد از دفاع ناشیانه از فیلم، به منتقدان توهین کرد و وقتی منتقدان ازو خواستند مثل بقیه خودش را معرفی کند و کارتش را نشان بدهد، او سر باز زد. به این ترتیب جلسه پرسش و پاسخ فیلم زمهریر که عده‌ای آن را اخراجی‌ها 3 خوانده‌اند، با سالنی پر از چادری‌ها و ریش و پشمی‌ها به هرج و مرج کشیده شد. مجری ارزشی فیلم گبرلو هم به جایش نگذاشت نظرات منفی منتقدان درمورد فیلم خوانده شود.

به‌نظر شما منظور کارگردان کدام دین است؟

پرویز شیخ‌طادی فیلمی ساخته به نام "شکارچی شنبه".در این فیلم دو نوجوان به اصرار پدربزرگ روحانی پسر نوجوان، با هم عقد می‌کنند. همچنین در فیلم به لزوم استفاده از حجاب و نیز حرام بودن گوشت خوک اشاره می‌شود. جایی از فیلم مرد روحانی به نوه‌اش توضیح می‌دهد که مردم دیگر را برای تحکیم وحدت و نیز پیروی از جهاد می‌کشند. در فیلم،حکومتی شبه نظامی در راس کار است و مردم در زمینه پایداری این تشکیلات یکدیگر را کمک می‌کنند. خوب، به نظر شما این فیلم از کدام دین صحبت می‌کند و در کجا می‌گذرد؟
شاید عجیب باشد، اما فیلم درباره صهیونیست‌هاست و یهودیان مذهبی در اسرائیل! حال این‌که چرا این قوانین مذهبی در ایران هم بسیار شبیه به اسرائیل برگزار می‌شوند،از کارگردان باید پرسید!

حاتمی‌کیا بدبخت شد رفت!

احمدی‌نژاد اظهار کرد که فیلم رنگ ارغوان را دوست دارد، البته نیاز به اصلاحاتی دارد! با شنیدن این حرف، حاتمی‌کیا به‌عنوان کارگردان فیلم احساس بدبختی زیادی کرد که احمدی‌نژاد از فیلمش خوشش آمده! به‌ویژه که احمدی‌نژاد سینما را با سلمانی کنار خانه‌شان اشتباه گرفته و فکر می‌کند اصلاح فیلم به سادگی اصلاح موی سر است. البته برای کسی که سالی یک بار سلمانی می رود، این اظهارنظر درباره اصلاح، چندان بعید هم نبود!


فریاد یا حسین /میرحسین در روز سخنرانی افتتاحیه!

درست زمانی که وزیر ارشاد برای سخنرانی گرم شده بود، فریاد یاحسین/میرحسین در سالن افتتاحیه جشنواره همه را شگفت زده کرد. این اتفاق سبب شد وزیر نتواند تمرکز کند و حدود ده دقیقه حرف‌های پراکنده‌ای را به زبان آورد. هنوز از نام این خبرنگار شجاع اطلاعی در دست نداریم.